پرنده ي خيس

ساخت وبلاگ

 

مي داني
 پرنده را بي دليل اعدام مي كنيparande
 در ژرف تو
 آينه ايست
 كه قفس ها را انعكاس مي دهد
و دستان تو محلولي ست
 كه انجماد روز را
 در حوضچه ي شب غرق مي كند
 اي صميمي
 ديگر زندگي را نمي توان
در فرو مردن يك برگ
با شكفتن يك گل
يا پريدن يك پرنده ديد
ما در حجم كوچك خود رسوب مي كنيم
آيا شود كه باز درختان جواني را
در راستاي خيابان
پرورش دهيم
و صندوق هاي زرد پست
سنگين
ز غمنامه هاي زمانه نباشند ؟
در سرزميني كه عشق آهني ست
انتظار معجزه را بعيد مي دانم
 باغبان مفلوك چه هديه اي دارد ؟
پرندگان
 از شاخه هاي خشك پرواز مي كنند
 آن مرد زردپوش
 كه تنها و بي وقفه گام مي زند
با كوچه هاي ورود ممنوع
 با خانه هاي به اجاره داده مي شود
چه خواهد كرد
سرزميني را كه دوستش مي داريم ؟
 پرندگان همه خيس اند
و گفتگويي از پريدن نيست
 در سرزمين ما
پرندگان همه خيس اند
در سرزميني كه عشق كاغذي است
 انتظار معجزه را بعيد مي دانم

 

گلسرخی 

دانستنیها,کتاب الکترونیک...
ما را در سایت دانستنیها,کتاب الکترونیک دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mahmood bedanid بازدید : 83 تاريخ : پنجشنبه 4 آبان 1391 ساعت: 0:13