ولفگانگ آمادعوس موتزارت

ساخت وبلاگ
 در 27 ژانویه سال 1756 در سالز بورگ اتریش بدنیا آمد در سه سالگی با کلیدهای پیانو بازی و خود را سرگرم میکرد و یکسال بعد رسما مشغول درس گرفتن شد پنج سال داشت که شدوع به ساختن منویت های کوچک نمود و پدرش آنها را با شوق فراوان یادداشت می کرد . موتزارت در سن 6 سالگی سیر و سفر به کشورهای اروپا را آغاز کرد . پدرش او را مانند یک بچه نابغه که واقعا هم بود به دیگران معرفی می کرد و شاهان و حکام از کار او لذت می بردند چنانکه موتزارت وقتی به سن 14 سالگی رسید از کلیه کاخهایی که بین لندن و ناپل بود دیدن کرده بود. وی از چهار سالگی قطعاتی را که پدرش از روی تفنن به او میداد بخوبی فرا میگرفت و قادر بود آنها را بدون اشتباه و عالی بنوازد. در 5سالگی به تصنیف قطعات کوچک پرداخت و در شش سالگی همراه پدر و مادر و خواهرش برای اجرای برنامه به مسافرت های گوناگون رفت که سه سال ونیم بطول انجامید . در این سفر ها موتزارت کوچولو ویولن میزد و خواهدش پیانو مینواخت و شگفتی همگان را بر می انگیخت .

موتزارت اولین اثر معروفش را به مادام ویکتوریا ( دومین دختر شاه ) و دومین الگی رسید  بچه نابغه که واقعا هم بود به دیگران معرفی می کرد و شاهان و حکام از کار او لذت می بردند چنانکه موتزارت وقتی بهثر معروفش را به کنتس تسه هدیه کرد در این زمان او هفت سال بیشتر نداشت . او در یکی از کنسرتهایش در دربار فرانسه لغزید و به زمین افتاد . دخت کوچکی که بعدا به نام ماری آنتوانت ملکه فرانسه شد به یاری او شتافت!!!

گوته نویسنده بزرگ آلمانی در 14 سالگی چنان تحت تاثیر یکی از کنسرتهای موتزارت کوچک قرار گرفت که حتی در پیری هم از یاد آن به شور می آمد.

او در 1769 همراه پدرش رهسپار ایتالیا شد. او در بولونیا توسط آکادمی فیلهارمونیک به درجه ی آهنگسازی رسید . موتزارت و پدرش در 1771 به سازبورگ بر گشتند و او اوراتوریوی ناتمامش را نکمیل کرد و چهار سنفونی اش را تصنیف کرد و به افتخار ورود دوک بزرگ  یک اپرا تصنیف کرد این اپرا علیرغم خشکی و بیرو حی اش دارای چند آهنگ دلنشین است که یکی از آنها هنوز اجرا میشود و مورد توجه همگان است . پس از این اپرا پنج کنسرتو براو ویولن و ارکستر ارایه داد که شاهکار شمرده میشود .

او از سال 1775 به مرحله ای از زندگی رسیده بود(20 سالگی) که دیگر برای وی مقدور نبود که در شهر سالزبورگ بدون فعالیت بسر برد.

 او به مونیخ رفته بود. او در این سفر به دختر آوازه خوان و سبکسری بنام الویزیا وبر (Aloysia Webser) علاقه مند شد ، از آنجا که این دختر قادر به درک روح عمیق موتزارت نبود پیوند آنها به ناکامی انجامید و نخستین ضربات روحی بر موتزارت وارد آمد . سپس راهی پاریس شد. در این شهر زیاد مورد توجه قرار نگرفت  چون گلوک و پیچینی دنیای موسیقی را قبضه کرده بودند. مادر وی بشدت بیمار شد و در ماه ژانویه در آغوش موتزارت در گذشت . که منجر به بازگشت به سالزبورگ شد . بعد از بازگشت انقلابی در آثارش بوجود آمد . بهترین آثار او در این دوره عبارتند از : سنفونیا کنسرتانت و تنها کنسرتوی او برای پیانو  و سنفونی در دو ماژور که هر سه آنها گاهی اجرا می شدند از این سه اثر اولی بسیار عالی و پر از احساسات عمیق است. او بنا بر دعوت نامه اسقف اعظم به وین رفت . او از وجود اسقف اعظم ناراضی بود و با او برخورد لفضی کرد و از آن جدا شد .و به پدرش نوشت : « من دیگر هیچ کاری با سالزبورگ ندارم و از اسقف اعظم بشدت متنفرم » او در ماه اوت با کنستانس وید ازدواج کرد.

موتزارت در تصنیف کلیه آثار موسیقی استاد بود و در هر زمینه قطعاتی از خود باقی نهاده است ( حدود ششصد اثر ) . بطوریکه اکنون آهنگهای او کاملترین آثار کلاسیک بشمار می رود . تعداد کنسرتهایش به بیست و پنج قطعه می رسد . در مجموع آثار پیانویی او عبارتند از : 19 سونات برای دو دست ، 5 سونات برای چهار دست ( دو نوازنده روی یک پیانو!! )  ، یک سونات برای دو پیانو و چهار فانتزی . 42 سونات برای ویولن و پیانو ، 8 تریو و 36 کوارتت .

او 50 سنفونی نوشت که اکنون 41 سنفونی از آنها باقیمانده است.

آخرین اثر موتزارت یک رکوییم ( سرود مذهبی برای مردگان ) (1791) است که توسط فرد ناشناسی به او پیشنهاد شد ، این اثر به علت مرگ وی ناتمام باقیماند، زیرا او به علت کار زیاد ، کم غذایی  و بیخوابی بیمار گردید و یکروز پیش از مرگش خوانندگان را فرا خواند ه و به اجرای آن پرداختند . موتزارت تصور میکرد که این سرود مرگ اوست که توسط مردگان به شخص ناشناسی به او پیشنهاد گردید تا تصنیف کند . و با چشمانی اشکبار میگفت : مطمئنم که دیگر چیزی به پایان کارم باقی نمانده کسی مرا مسموم کرده این را میدانم و از این فکر نمیتوانم خلاص شوم .

او در 5 دسامبر 1791 ضعف بر او غلبه کرد و توانایی اش را از دست داد ناچاد قطعه رکوییم  را نیمه کاره گذاشت . در آنروز ساعت یک بامداد در سن 35 سالگی با تب شدید در گذشت . وی طی مراسم فقیرانه ای در گورستان دسته جمعی فقرا دفن کردند . بدین وسیله آرامگاه این نابغه ی بزرگ ، غول جهان موسیقی ، برای همیشه نامشخص باقیماند و بزرگترین قدر ناشناسی و حق ناسپاسی جبران ناپذیری در مورد این هنرمند بزرگ بعمل آمد.

 

دانستنیها,کتاب الکترونیک...
ما را در سایت دانستنیها,کتاب الکترونیک دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mahmood bedanid بازدید : 92 تاريخ : پنجشنبه 11 آبان 1391 ساعت: 12:41