نفرين

ساخت وبلاگ

الهی سقف آرزوت خراب بشه روی سرش

بيای ببينی که همه حلقه زدن دور و برش

الهی که مريض بشه پيغام بده که زود بيا

وقتی که اونجا برسی بسته بشه شه چشمای ترش

الهی که روز وصال طوفان شه از سمت شمال

هيچی از اون روز نمونه به جز گلهای پرپرش

عمرت الهی کم نشه اما پر از غصه باشه

زجرائی که به من دادی خوب بکشی تا آخرش

الهی که يک روز خوش از تو گلوت پائين نره

رسوای عالمت کنن اون چشمای در به درش

قسم می خوردی با منی قسم می خوردی به خدا

خدا الهی بزنه تو کمرت تو کمرش

من اهل نفرين نبودم چه برسه که تو باشی

بياد الهی خبرت بياد الهی خبرش

يکی- دوتا- سه تا که نيس از خيلی هاش بی خبرم

هر چيز رو که نمی شه گفت پس می کنم مختصرش

هر چی بدی کردی به من الهی اون با تو کنه

ببينی ديگری به جات رفته شده همسفرش

توئی که عاشقم بودی بری سراغ ديگری؟

واسه خدام فکر می کنم مشکله قدری باورش

می خوام بدونم قدر من عاشقته دوستت داره؟

اين که رها کردی منو می ارزه به درد سرش؟

ما چه نکرديم واسه تو کم به آب و آتيش زديم؟

ای بی وفا رفتی کجا سراغ از ما بهترش؟

نامه رو به تو نمی دم می فرستمش واسه خدا

تا ببينه چقدر بده بنده از بد بدترش

 

دانستنیها,کتاب الکترونیک...
ما را در سایت دانستنیها,کتاب الکترونیک دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mahmood bedanid بازدید : 81 تاريخ : چهارشنبه 3 آبان 1391 ساعت: 4:23