کاش تو قحطی شقايق
باز بشيم سوار قايق
بشينيم بريم تو دريا
من و تو تنهای تنها
ماهيا خيلی امينن
نميگن اگه ببينن
انقدر ميريم که ساحل
از من و تو بشه غافل
قايق و باهم می رونيم
ميريم اونجاها می مونيم
جايی که نه آسمونش
نه صدای مردمونش
نه غمش نه جنب و جوشش
نه صدای گلفروشش
مث اينجا آهنی نيست
خوبن اما گفتنی نيست
پس ببين,يادت بمونه
کسی ام اينو ندونه
زنده بوديم اگه فردا
وعده ی ما لب دريا
دانستنیها,کتاب الکترونیک...برچسب : نویسنده : mahmood bedanid بازدید : 80